برای خاطر محبوبم

چند جرعه عشق با طعم "یا زهرا"...

برای خاطر محبوبم

چند جرعه عشق با طعم "یا زهرا"...

این روزها میخانه که پیدا نمیشود
کافه زده ام
کافه عاشقی،
برای خاطر محبوبم.
فقط نکته ای هست؛
و آن این است که...
اینجا هیچ شرابی نداریم که طمعش "یا زهرا" نباشد...
و هیچ جرعه ای نمی نوشیم که با "یا زهرا" همراه نیست...
همین...!

آخرين جرعه ها
۰۷ فروردين۰۸:۲۵

بیابان هم بروی؛ و بغض‌ت را فریاد کنی،

باز هم می شنود!!!

مادرت است دیگر ...

به حجم عالم قلبش، گوش دارد...

 

 

....................................................

پی نوشت: پناه می برم از بغض در گلو مانده/ به دشت چادر گلدار مادرم گاهی.!!!

عروج آسمانی | ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۲۵
۰۸ اسفند۱۲:۲۵

خدایـــا

من از "خیرش" گذشتم!...

خودت را می خواهم!

مخلصانه...

 

....................................................

پی نوشت: راهی بسوی عاقبت خیر میرود.. راهی بسوی عاقبت،اکنون مخیری...!!!

عروج آسمانی | ۰۸ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۲۵
۲۹ آذر۲۱:۳۸

"زندگـــی"

باید آن طوری باشد که...

"آقــــــا" می خواهد.!!!

یعنی؛

عاقبت به خیری!...

 

....................................................

پی نوشت: زن خانه به حرف های آقایش گوش فرا می دهد، آقا هم به بیانات "آقـــا" (بابای امت)

عروج آسمانی | ۲۹ آذر ۹۵ ، ۲۱:۳۸
۱۸ اسفند۱۲:۵۵
 

امان از این "در" و "دیـوار"...

نه گذاشتند؛ علی نرود!..

نه گذاشتند؛ زهرا بماند...!

 

....................................................

پی نوشت: سرخی در و دیوار از شرم بود...

عروج آسمانی | ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۵۵
۱۷ اسفند۰۱:۱۷

 

آرامِ آرام بود...

قدم هایشان؛

اما...

با پنجه های لرزان شانه را فشرد؛

... :حسن جان! "آرام تر" برویم...!

 

....................................................

پی نوشت: دست نامرد کسی از سر غیرت "رد" شد...

عروج آسمانی | ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۱۷
۰۲ اسفند۱۵:۵۴
 

حرف دلش را به در گفت

دیوار هم شنید

هر دوشان سرخ شدند...

 

....................................................

پی نوشت: در بین آن دیوار و در!...

عروج آسمانی | ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۴
۲۷ خرداد۱۳:۴۱
 

نه تنی را می خواهم...

نه تن ها را...

و نه تن را...

.

.

.

من تنها "وصل" می خواهم...

 

....................................................

پی نوشت: همین!...

عروج آسمانی | ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۴۱
۰۷ خرداد۰۴:۴۷

 

هم "خـــدا" را

می خواهم

هم "خـــرما" را

نمی خواهم

....................................................

پی نوشت: خدا شیرین تر است...

عروج آسمانی | ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۴۷
۰۷ خرداد۰۰:۰۸

 

آن شب...نمی دانم!

من ضریح را در آغوش گرفتم

یا ضریح مرا...

 

........................................

پی نوشت: گفت می خواهی برو اما بمانی بهتر است...

عروج آسمانی | ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۸
۰۶ خرداد۱۶:۲۵
 

"طــو"

ضمیر هفتم است؛

مثل حس ششم...

فرقش اینجاست

که "طــو" را فقط برای "تــو" آفریده اند!!!

 

 

........................................

پی نوشت: فقت خودط را می خواهم...

عروج آسمانی | ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۵
۰۴ خرداد۱۶:۲۶
 

"خشبختی من

پیدا کردن "طـــــــــو"

از میان این همه ضمیر بود؛

 

........................................

پی نوشت: "طــو" ضمیر هفتم است، مثل حس ششم

عروج آسمانی | ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۶
۰۹ تیر۱۱:۵۷

 

خدایا...

با تمام بی سوادی های بندگی ام

فقط یک جمله را خوب بلدم؛...

.

.

.

"آشغ طوعم"

........................................

پی نوشت: از این دلی که سال هاست، بندگی نکرده است/ فقط تویی که بنده خدا درست می کنی....

عروج آسمانی | ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۷